برسی ریشه ترس و تردید

ترس از موفقیت

دومین گام در چالش اقدام در جهت رشد فردی یافتن ریشه های ترس ها و تردید هایی است که در ما وجود دارد و بر اراده و تصمیمات ما تاثیر دارد.
پشت هر اقدامی باید یک تصمیم و اراده باشد.
در واقع علت انجام ندادن هر کاری را می توان در تصمیم نگرفتن جستجو کرد.
نکته کنایه آمیز این است که تصمیم نگرفتن یک نوع تصمیم است، این طور نیست؟
تردید و بلاتکلیفی همانند بیماری ای است که باید آن را در درون خود ریشه کن کنید.
در واقع آنچه که میخواهیم بگوییم این است که بلاتکلیفی شما به خاطر ترس از شکست است و تا وقتی تصمیم نگیرید، شکست هم نمی خورید، درست است ؟
پس بپذیرید که در بسیاری از مواقع این ترس از عدم دریافت نتیجه دلخواه است که شما را از تصمیم گیری باز می دارد.
اگر تصمیم نگیرید، کاری هم نخواهید کرد و بلاتکلیف خواهید ماند.
یکی از ریشه های ترس و تردید عدم شناخت ترسهای خود است بعد از ایجاد دیسیپلین یا نظم شخصی( برای مطالعه بیشتر درباره دیسیپلین کلیک کنید) باید روی ترس ‌ها و تردید‌هایی که مانع موفقیت شما هستند تمرکز کنید.
به طور کلی مهم نیست که در پیرامون شما چه می گذرد، مهم این است که در درون شما چه می گذرد.
از هر سمتی توسعه ‌فردی را درس می دهم به کتاب محدودیت صفر بازمیگردد. بهتر است جمله بالا را در جایی یادداشت کنید.

یکی از واقعیت های مهم درباره ریشه های ترس های ما این است که از ابتدا با آنها متولد نشده ایم؛ یعنی به بیان دیگر ترس ها فراگرفتنی هستند
وقتی شما متولد شدید، مانند همه کودکان دیگر، از دو کیفیت عالی برخوردار بودید.
یکی اینکه ابداً هراسی در دل نداشتید.
نوزادان فاقد هر نوع ترس طبیعی هستند که در این میان، ترس از افتادن و ترس از صداهای بلند استثنا هستند.
دوم اینکه به طور کامل به خود توجه داشتید. نوزاد آزادانه خودش را ابراز می کند. ابداً کاری به این ندارد که دیگران چه فکر می کنند و چه می گویند.

اما به تدریج وقتی بزرگ می شوید، پدر و مادر و سایر اطرافیان به شما آموختند که بترسید. در واقع آنها ترس هایی را در شما برنامه نویسی کردند که تا پایان عمر با شما باقی بماند.

برای مثال، وقتی شروع به سیاحت اطراف خود کردید،
به شما گفتند: «دست نزن!»، «مراقب باش!»، «از آن فاصله بگیر!»، «آن را به زمین بگذار!» و غیره و غیره.
و در این میان قعطا یکی از وحشتناک ترین برنامه نویسی های ممکن آنها «نه! نمی توانی این کار را بکنی!» بوده است.

یکی از ترس‌ های مهمی که همه افراد درجات مختلفی از آن را تجربه می کنند ترس از موفقیت است.

بطور کلی ما همیشه از ترس‌های آشکاری مانند ترس از تاریکی، ترس از سوسک، ترس از ارتفاع یا ترس از طرد شدن و رهایی شنیده ایم.
اما ترس‌های پنهان به مراتب بسیار قدرتمند تر از ترس‌ های آشکار ما عمل می کنند.

ترس از موفقیت

رفتار کسانی که از موفقیت می‌ ترسند:

  • پروژه‌هایشان را تمام نمی‌کنند. (فرقی نمی‌کند خانه باشد یا محل کار)
  • بیشتر از کارهایی حرف می‌زنند که می‌خواهند، انجام بدهند نه کارهایی که واقعا انجام می‌ دهند.
  • همزمان روی چندین پروژه به ‌شدت کار می‌ کنند، به جای اینکه روی هریک از آنها با دقت تمرکز کنند.
  • دیدگاه کنونی آنها نسبت به آینده درست مانند دیدگاه پنج سال پیش است
  • آنها اغلب از خودشان انتقاد می ‌کنند.
    به شدت حواس پرت هستند.
  • هیچ ‌وقت فکر نمی‌ کنند که عملکردشان به اندازه‌ی کافی خوب است.

و بزرگ‌ ترین نشانه ‌ی این افراد این است: زمانی که در آستانه‌ی «موفقیت» هستند، همه‌ چیز رفته ‌رفته برعکس می ‌شود.

موضوع این نیست که شما نمی‌ خواهید موفق شوید یا تلاش نمی‌کنید که موفق شوید، برعکس، احتمالا سخت ‌کوش هستید و زمان زیادی را صرف برنامه ‌ریزی و فکر کردن می‌ کنید.

واقعیت این است که:
ناخودآگاه، بخشی از وجود شما موفقیت را پس می ‌زند و آن را نمی ‌خواهد.

جالب است که بدانید ضمیر ناخودآگاه شما ۹۵ درصد اوقات، نیروی محرک شما و تعیین‌ کننده‌ی کارهایی است که انجام می ‌دهید. پس، بهتر است به این موضوع عمیق ‌تر بنگریم.

4 ویژگی بارز زمانی که ترس ‌ها قوی هستند:

  • نداشتن هدف
  • تسلیم شدن
  • به تعویق انداختن کارها
  • خود ناتوانی

تعریف خود ناتوانی:

به طور کلی معمولا افرادی که از موفقیت می ‌ترسند موانعی را در مسیر خود قرار می دهند که شانس خود را برای انجام خوب کارها کاهش می دهند.
این رفتارها می‌تواند شامل خرابکاری‌های عمدی و به صورت جدی ‌تر، رفتارهای خود تخریبی باشند.

نشانه های ترس از موفقیت:

  • اگر مبلغ پس‌ انداز و درآمدتان از یک رقمی بالاتر نمیرود .
  • اگر وزن کم می کنید اما از یک عددی کمتر نمی شود.
  • اگر تعداد مراجعین کاری شما از یک تعدادی بالاتر نمی رود و سال‌ها است به طور مثال 100 عدد مشتری در سال دارید.

باید بدانید که بیشتر مردم از خود موفقیت ترس ندارند. در واقع، عمده ترس آنها از عواقب موفقیت است.

از آنجایی که انتظار بیشتر افراد از موفقیت اغلب بر این ایده استوار است که دستیابی به اهداف شما به معنای فداکاری یا تحمل ضرر است، به همین خاطر افراد در مورد هزینه ‌ای که موفقیت برای آنها دارد، ترس دارند.

علل ترس از موفقیت:

1- سندروم ایمپاستر:

گاهی اوقات افرادی که موفقیت را تجربه می ‌کنند، می ‌ترسند که دستاوردهایشان در خور آنها نباشد یا به خوبیِ سایر افراد در حوزه خود نباشند.
مردم ممکن است بترسند که نتوانند انتظارات را برآورده کنند یا اینکه دیگران متوجه شوند که برای این چالش آماده نیستند.

2- تعبیر نادرست احساسات مرتبط با موفقیت:

هیجان و اضطراب در بدن به یک شکل رخ می‌ دهند.
به همین دلیل، گاهی اوقات به راحتی می‌ توان احساسات هیجانی را به عنوان عصبی بودن یا اضطراب تعبیر کرد.
این می‌ تواند باعث شود افراد از موقعیت‌ هایی که باعث ایجاد چنین احساساتی می‌شود، اجتناب کنند.

3- ترس از واکنش:

گاهی اوقات افراد به دلیل عواقب اجتماعی، از موفقیت می ‌ترسند.
محققان این پدیده را اجتناب از واکنش متقابل نامیده‌اند.
به عنوان مثال، خانم‌ ها ممکن است به دلیل مواجهه منفی جامعه، خانواده و اطرافیان با موفقیتشان، از رسیدن به این مهم سر باززنند.
بسیاری از مردم از واکنش اجتماعی یا اقتصادی موفقیت خود می‌ ترسند.

4- تجارب منفی:

افرادی که در گذشته و پس از انجام و موفقیت آمیز کاری، بازخورد منفی دریافت می‌ کردند (مانند تمسخر شدن یا تحمل سختی‌ها به دلیل موفقیت) ممکن است از انجام دوباره آن در آینده نیز بترسند.

زيگموند فرويد، بنيان گذار مكتب روانكاوي،‌ در نوشته هايش به مراجعيني اشاره كرده بود كه از موفقيت اجتناب مي كردند و از نتايج رسيدن به موفقيت ترس و هراس داشتند.

بعد از آن مفهوم “ترس از موفقیت” از طریق تحقیقات منظمي كه ماتینا هورنر در سال ۱۹۶۸ انجام داد،‌ مورد بررسي قرار گرفت. او این ساختار را برای توضیح رفتار اجتناب از موفقیت زنان ارائه داد و معتقد بود كه برخلاف مردان، زنان در موقعیت های رقابتی از موفقیت خود جلوگیری می كنند!

همچنين هورنر بيان كرد كه اين اجتناب مي تواند شامل ترس از دست دادن زنانگی و ترس از انزوای اجتماعی از دیگران و طرد شدن توسط آنها باشد.
هورنر پديده ايي بنام “نوروز رقابت” را مطرح کرد كه در آن افراد از موفقيت و برنده شدن و نتايج حاصل از موفقيت هراس داشتند.

چرا بقیه موفقیت ‌های چشمگیر دارند ولی من نتوانسته ‌ام؟

بسیاری مواقع از ترسِ اشتباه نکردن، کاری نمیکنیم،
از ترسِ باخت بازی نمیکنیم،
از ترسِ شکست ریسک نمیکنیم،
از ترسِ دلشکستی درِ عاشقی را میبندیم.
آیا همچنین زندگی ای که به خاطر ترس از موفقیت کاری نکنیم ارزش زیستن دارد؟

زندگی ای که نتوانی در آن چیزی خلق کنی، زندگی ای که در میدان‌ هایش وارد نشوی در واقعیت تجربه زنده بودن را از شما می گیرد؛
بدیهی است موفقیت در میدان ‌های زندگی شکل می گیرد، نه در حیطه امنِ خانه‌ ی ما.

شبکه خلاقیت نیازمند ِ افراد بیدار است پس باید با حساسیت و تردید بارها باور های خود را بررسی کنیم.
چه بسا احساساتی که کپی ای از عواطف ِ دیگران هستند و اصالتی ندارند ولی شما فکر می کنید که درست هستند.

بارها از روی دست ِ دیگری برای امتیاز گرفتن تقلب کردیم، غافل از این که این امتیازی است که ما به (ترس و ناتوانی ِ) خودمان می دهیم.
حتی عشق را ، تحت ِ تاثیر رفتار دیگران، کپی می کنیم !

اغلب تجربه های ما، واقعی نیستند و در واقع تکرار ِ روشی است که دیگران رفته اند و از نظر ما چون ریسک کمتری دارد، مطلوب است.

لازم است که بدانیم ارزش های ما قراردادی نیستند و از جنس ِ وجودند،

پس خودت هر آنچه که نامش عشق، موفقیت یا جذابیت است را تجربه کن و با نگاهی جدید دوباره به زندگی نگاه کنید؛

اجازه نده هیچکس ارزشهایت را با استاندارد های قراردادی بسنجد.
شکوه ِ حضور در این لحظه (بودن در کنار قبیله هانیئل ) را هوشیارانه حس کنید.
این فهم ِ نو، قدر شماست .پس به خودتان عشق بورزید.

بزرگترین ترس ما نباید از شکست خوردن باشد. بلکه ترس ما باید از موفقیت در اموری باشه که واقعا مهم نیستند.
🖌فرانسیس چن

سعی کنید دلیل اصلی ترس از شروع را پیدا کنید.

اولین قدم برای غلبه بر ترس از شروع، تعیین دلیل اصلی آن است.

به طور کلی، مهم‌ ترین ترس‌ هایی که در زندگی باعث می ‌شوند ما از انجام یک کار خودداری کنیم عبارتند از:

  • ترس از بیمارشدن
  • از دست ‌دادن منابع مالی و به فقر رسیدن
  • از مورد انتقاد دیگران واقع شدن
  • ترس از پیرشدن
  • و در نهایت ترس از مرگ
  • احتمالا در مورد شروع کارها و اقدام کردن، با ترس از فقر و ترس از انتقاد روبه‌ روییم.

اینکه با خودمان فکر می ‌کنیم در صورت شروع و شکست در کار، به فقر مالی می ‌رسیم و بعد از آن، به ‌شدت از طرف خانواده، دوستان و آشنایان مورد انتقاد قرار می ‌گیریم.
بر ترس هایتان غلبه کنید.

ترس از موفقیت

اولین و مهم‌ ترین قدم برای غلبه بر ترس ‌ها

از شروع،
از موفقیت
از …………….
پیدا کردن ریشه و دلیل اصلی آن است.

بطور کلی از دلایل ترس مراجعین ‌ام برای شروع موارد زیر است.

  • همه دوباره می گویند بازهم رژیم گرفتی.
  • اینبار اگر موفق نشوم همه مرا مسخره می کنند.

اگر ترس از شروع و اقدام دارید و به ریشه‌ ی اینکار آگاه هستید برایم در قسمت نظرات یا فان تایم بنویسید.

به نظر شما، آن بند بازی که در ارتفاع چند ده‌ متری روی یک طناب راه می‌رود، قبل از پا گذاشتن روی طناب ترسی از انجام این کار ندارد؟

یا اصلا، از خودتان سوال کنید، آیا سخنرانی که برای بار پانزدهم روی سِن سخنرانی و در مقابل هزار نفر قرار می‌ گیرد، از صحبت دربرابر یک جمعیت بزرگ نمی ‌ترسد؟

شاید به شما کمک کند که بگوییم، طبق تحقیقات، بیشتر از 80 درصد سخنرانان حرفه ‌ای هم که دست ‌کم در طول عمرشان بیشتر از 20 سخنرانی بزرگ داشته‌ اند و قبل از شروع سخنرانی جدید بازهم دچار اضطراب و ترس می ‌شوند. آن بندباز، کشتی گیر روی تشک، فوتبالیست معروف پشت ضربه پنالتی و همه و همه، از انجام دادن کار مقابل ‌شان ترس دارند. اما همه‌ ی این افراد موفق، یک ویژگی مهم دارند
آنها بر ترس خود غلبه می‌ کنند!

انسانی که در شرایط مختلف زندگی احساس ترس می‌ کند، ترسو نیست… اما انسانی که افسار زندگی خودش را به دست این ترس می ‌دهد و هربار به خاطر آن از انجام فعالیت‌ های مد نظرش شانه خالی می ‌کند، شاید واقعا یک ترسو باشد.

انسان ‌های موفق، همان‌هایی هستند که در ابتدای راه ترسیدند اما بر ترس خود غلبه و راه خودشان را آغاز کردند.

هنگام ترس اقدام کنید

هر وقت می ‌ترسم سریع اقدام کنم
قبل از اینکه آماده‌ باشم، شروع می کنم
این دو راهکار روش‌های شخصی من برای اقدام هستند
اما قطعا ما مثل هم نیستیم
پس شما هم قطعا راه‌ های خودتان را دارید !

درگذشته وقتی با ترس‌هایم روبه‌ رو می‌شدم، کارهایم را رها می‌کردم؛ با خودم می‌ گفتم هر زمان که ترس‌هایم کمتر شد، دوباره شروع می ‌کنم.
هر زمان که موانع برطرف شدند اقدام خواهم کرد!
اما امروز هر زمان که می ‌ترسم، مطمئن می ‌شوم این کاری است که باید انجامش دهم و شروع می‌ کنم.

راه های مناسب برای از بین بردن ترس

برای پیدا کردن راه ‌های مناسب باید به اصل و منبع برگردید یعنی ابتدا برسی کنید که ترستان را از چه کسی یا از چه موقعیتی به بعد باخودتان حمل می کنید و سپس فرصت‌هایی که به واسطه ترس از اقدام از دست داده‌اید را بنویسید.

انواع ترس:

ترس ‌ها به دو نوع عینی و ذهنی تقسیم می ‌شوند.
ترس‌ های عینی
ترس‌هایی هستند که در پس آنها باور منطقی وجود دارد و باعث بقای ما می‌ شوند.
ترس ‌های ذهنی
غیر منطقی هستند و در سطح ناخوداگاه قرار می‌ گیرند ریشه اصلی این ترس‌ها می‌ تواند ترس از مرگ، ترس از آینده، ترس از مساله‌ ای غیرقابل پیش بینی و … باشد.
انسان های دیگر، شی و یا حتی افکار می‌ تواند باعث ترس ذهنی در فرد شود.

ترس ذهنی

ترس یکی از ابتدایی‌ ترین واکنش‌ هایی است که یک فرد تجربه می ‌کند و می ‌تواند نسبت به شرایط و جامعه که در آن زندگی کرده‌ ایم متفاوت باشد.
ترس ذهنی یکی از انواع ترس است که در ذهن ایجاد می‌شود و علت واقعی و قابل مشاهده ندارد؛ اما می ‌تواند منجر به اختلال در زندگی روزمره شود پس درمان ترس ذهنی حتمی و ضروری است.

علائم ترس ذهنی:

  • تپش قلب همراه با ضربان نا منظم
  • افزایش تعداد تنفس
  • حس خفگی
  • ضعف در عضلات بدن
  • عرق سرد و گرم
  • تعریق فراوان
  • سرگیجه یا گیجی

مهم ‌ترین دلیلی که باعث ایجاد ترس می‌ شود
*ناشناخته بودن علت و پیامد آن است. *

اولین فاتح اورست

ادموند هیلارى،
اولین فاتح اورست، پس از تلاش ناموفقش برای صعود، رو به اورست گفت: “برمی ‌گردم و تورا فتح می‌ کنم؛ تو یک کوهی و نمي ‌توانى رشد کنی، اما من یک آدم‌ام و می ‌توانم.”

او در سال ۱۹۵۳ اورست را فتح كرد…

 356 بازدید