در ادامه مرور بخش هایی از کتاب «بدون اضافه وزن»، امروز فصل پنجم این کتاب را با هم مرور می کنیم. شما می توانید فصل چهارم این کتاب را اینجا بخوانید.
وزن ایده آل شما
وقتی که زنان وزن از دست میدهند، ذهن آنها خیلی وقتها از بدنشان عقب میماند. از این رو، بارها پیش میآید که یک مراجعه کننده نزد من میآید و از بدن «چاق» خود شکایت میکند، در حالی که آنچه که من میبینم پیکر بسیار خوبی است که جلوی من ایستاده است. روشن است که تصویر او از خودش تحریف شده است. واقعاً هر زمان که در آینه به خود نگاه میکند اضافه وزن را مشاهده میکند. این مشکل تصویری جزء مشکلات معمول زنانی است که قبلا دچار اضافه وزن بودهاند و از طریق رژیمهای غذایی، قرصهای لاغری، گرسنگی کشیدن یا سایر روشهای غیر طبیعی، وزن خود را کاهش دادهاند.
وقتی روش کاهش وزن شامل تغییر ذهنی نباشد و فقط روی تغییر جسمی تمرکز کند این اتفاق میافتد. فرض کنید وزن یک نفر در زمان چاقی ۸۰ کیلوگرم بوده و وزن ایدهآل او ۶۰ کیلوگرم است. وقتی که ۸۰ کیلوگرم وزن داشت، خیلی اوقات به آینه نگاه میکرد و میگفت: «از این که این قدر چاق باشم متنفرم». احتمالاً بعد، سراغ کمد لباسها میرفت و لباسهایی را که مناسب وزن ۸۰ کیلوگرم بودهاند بیرون میکشید تا بپوشد. همچنین روی ترازو میرفت، حتی شاید چند بار در روز و هر بار مجبور بود با رقم هولناک ۸۰ مواجه شود! با این قبیل موارد، او به راحتی ذهن خود را به گونهای برنامهریزی کرده که باور کند یک زن ۸۰ کیلوگرمی است.
بعد از آن هم احتمالاً یک رژیم انبه و آناناس را شروع میکند. حالا با وجود آن که موفق شده ۲۰ کیلوگرم وزن اضافی خود را کم کند، اما این میوههای جادویی که مصرف میکند هیچ کمکی به تغییر تصویر «چاق» موجود در ذهنش نکردهاند. او آن قدر به بدن ۸۰ کیلوگرمی خود عادت کرده است که ذهن ناخودآگاهش صرف نظر از رژیمی که گرفته انتظار دارد او همان طور باقی مانده باشد. در نتیجه، به وزن خودش اجازه میدهد که به تدریج به جای اول خود بازگردد و در نتیجه انتظارات ناخودآگاهش را برآورده کند.
لابد با خودتان فکر میکنید که «من این کار را با خودم نمیکنم!». اما احتمالاً خواهید کرد… و این احتمال هم وجود دارد که قبلاً چند بار این کار را کرده باشید. به یاد داشته باشید که این نبرد در واقع نبردی است که در سطح ناخودآگاه روی میدهد: شما از کاری که در حال انجام آن هستید آگاه نیستید. در سطح خودآگاه، اینطور به نظر میرسد که شما در خوردن شیرینی و تنقلات زیادهروی کردهاید.
شما میتوانید از افتادن در این دام رایج خودداری کنید. اولین قدم این است که وزن درستی را که به لحاظ ذهنی با تصویر مطلوب شما از خودتان متناسب است تعیین کنید. انتخاب وزن هدف برای بسیاری از خانمها گیج کننده است زیرا این مورد، یک موضوع کاملاً شخصی است. با این حال، مهمترین موردی که باید به خاطر داشته باشید این است که بایستی بیدرنگ تصویر ذهنی خود را روی وزن ایدهآل تنظیم کنید. برای خود اهداف میانی تنظیم نکنید. یکی از مراجعین من به نام نانسی و خود من این نکته را با از سر گذراندن یک تجربه سخت یاد گرفتیم.
نانسی زمانی که به دیدن من آمد ۷۷ کیلوگرم وزن داشت. او دوست داشت ۵۷ کیلوگرم باشد. نانسی یک مدل بود و دائماً با تکنیکهایی که به او میآموختم تمرین میکرد. هر دوی ما روی این قضیه توافق نظر داشتیم که ثابت شده تنظیم بی درنگ اهداف وزنی سادهتر است. نانسی برنامهریزی ذهنی خود را شروع کرد تا به این باور برسد که یک زن ۶۵ کیلوگرمی است. او به راحتی به این هدف دست یافت اما بعد ناگهان کاهش وزنش متوقف شد. پس از چند هفتۀ ناامید کننده، در نهایت بر این مانع هم غلبه کرد و کاهش وزن خود را ادامه داد تا به وزن ایدهآل خود رسید.
بعد از آنالیز وضعیت او، به این نتیجه رسیدیم که ذهن نانسی به این قضیه اعتقاد راسخ پیدا کرده که او یک خانم ۶۵ کیلوگرمی است و تا پیش از آن که هدف جدیدی را در ذهنش نهادینه نکند اجازه نمیدهد هدف موقت از جای خود تکان بخورد. تجربۀ او هزینۀ زیادی از حیث زمان، اضطراب و اعتماد برایش در بر داشت. خوشبختانه، ارادهاش پیروز شد و او بر این مشکل غلبه کرد.
شما یگانه و منحصر به فردید
ممکن است فکر کنید در صفحۀ بعدی این کتاب نموداری را پیدا خواهید کرد که وزن ایدهآل شما را مشخص میکند. در این کتاب از این خبرها نیست! تنظیم وزن ایدهآل در ذهن شما یک تصمیم کاملاً شخصی است و در این زمینه ملاحظات فردی بسیاری وجود دارند که بایستی در نظر گرفته شوند. آیا تا کنون یک نمودار وزنی دیدهاید ک سبک زندگی خاص شما و نیازهای احساسیتان را محاسبه کرده و در نظر گرفته باشد؟
یکی از مراجعین من به نام کندیس در این زمینه مثال بسیار مناسبی است. او وقتی که نخستین بار برای مشاوره نزد من آمد ۸۳ کیلوگرم وزن داشت اما همیشه فکر میکرد عقربۀ ترازو نباید برای او عددی بیشتر از ۵۷/۵ کیلوگرم را نشان دهد چرا که نمودار وزن ایدهآل همین را میگفت. او وزن خود را به ۶۵ کیلوگرم کاهش داد. احساس فوقالعادهای داشت، بسیار عالی به نظر میرسید و از این که اکنون میتوانست لباسهای دلخواه خود را بپوشد بسیار خوشحال بود. با این حال، ذهن ناخودآگاهش همچنان به او فشار میآورد. او باید ۵۷/۵ کیلوگرم میشد.
ما سبک زندگی او را تجزیه و تحلیل کردیم. او دوست داشت لباسهای راحت و آزاد بپوشد. از فعالیتهای شدید متنفر بود. با مردی ازدواج کرده بود که بدن و ظاهرش را تحسین میکرد. کندیس زنی با زنانگی بینهایت بود که میدانست چگونه آرایش کند و مدل موی خود را درست کند. او همچنین در سلامت کامل به سر میبرد. در نهایت ما به این نتیجه رسیدیم که وزن ایدهآل او همان ۶۵ کیلوگرم است.
من زنانی را میشناسم که به خاطر قد خود ترجیح میدهند کمی پایینتر از وزن «نرمال» باشند. مهمترین نکته این است که شما سالم و از وزن خود راضی باشید.
کارهایی را که کندیس انجام داد در نظر بگیرید. آیا شما ورزشکار هستید، یا ترجیح میدهید به عنوان نوعی فعالیت ورزشی برای خود عاشقانه در کنار ساحل قدم بزنید؟ دوست دارید چه نوع لباسهایی بپوشید؟ آیا در زمینۀ سلامتی مشکلی خاصی دارید؟ چه احساسی در مورد بدن خود دارید؟
انتخاب با شماست… و شما در این کار تنها هستید
بعد از آن که روند آشنا شدن با تصویر بدنی را که رضایتبخشترین تصویر برای شما است شروع کردید، احتمالاً از بسیاری از فشارهای بیرونی که بر شما اثر میگذارند و شما را از چیزی که واقعاً میخواهید جدا میکنند آگاهتر خواهید شد.
ملکه انگلستان زمانی گفته بود: «هیچ زنی نمیتواند خیلی ثروتمند یا خیلی لاغر باشد» و از آن زمان به بعد همه این اظهار نظر سلیس را بیش از حد جدی گرفتند. برای مثال، رسانهها ما را غرق در این پیشنهاد میکنند که ما باید لاغر! لاغر! لاغر! باشیم تا شاد، موفق و جذاب شویم. آنها برای فروش هر چیزی از لاستیک ماشین گرفته تا نوشابههای رژیمی از بدن زنان استفاده میکنند. متأسفانه، این تبلیغات هم با بهرهگیری از این ایده که بدنهای شما کلید دستیابی به قدرت هستند به دنبال فروش کالا به ما هستند. آنها دو پیشنیاز را برای دستیابی به این کلید قدرت الزامی میدانند: بدنهای ما باید «زیبا» و «لاغر» باشند. تعجبی ندارد که ما زنان در اغلب موارد تا این حد برای لاغر بودن وسواس به خرج میدهیم.
ما همچنین پیامهای متضادی را از مجلات زنانه دریافت میکنیم. در یک صفحه مقالهای را دربارۀ رژیم گرفتن میبینیم که به وضوح حامل این پیام است که «اگر لاغر باشیم، مردها عاشقمان خواهند شد». صفحۀ روبرو هم همیشه پر است از «دسرهای شکلاتی بسیار عالی» که به ظرافت حامل این پیغام هستند که وقتی انبوهی از غذاهای عالی را برای خانوادههای خود فراهم میکنیم، آنها بیش از پیش عاشق ما میشوند.
گیج شدید؟
تمام این برنامهریزیهای رسانهای تا زمانی که خود ما زنان به آنها نه نگوییم ادامه خواهند یافت! البته ما نمیتوانیم تمام تقصیرها را گردن تبلیغات بیندازیم، هر چند که آنها قدرتمندانه روی بسیاری از ارزشهای فرهنگی ما را تاثیر میگذارند. در نهایت این به خود ما بستگی دارد که این فشار بیرونی را رد کنیم. تنها از طریق پذیرش مسئولیت شخصی درباره شکل و ظاهر مورد انتظار خودمان از بدنمان است که میتوانیم از این وسواس شدید برای لاغر بودن نجات پیدا کنیم.
استفاده از نیروی تخیل برای دستیابی به وزن ایدهآل
بعد از آنکه اهداف خود را به طور کامل مورد کاوش قرار دادید و وزن ایدهآل خود را هدفگیری کردید، باید بدانید که چگونه میتوانید ذهن خود را برای پذیرش آن آماده کنید. مراجعین من در زمینۀ روشهایی که استفاده میکنند بسیار خلاق بودهاند. یکی از این خانمها یک گردنبند طلای بسیار زیبا خریده بود که روی آن عدد «۵۷» نوشته شده بود. این گردنبند برای او مانند نوعی یادآوری همیشگی بود که هر وقت آن را به گردن میانداخت این عدد را مشاهده میکرد.
برخی دیگر یک کارت به اندازۀ کارت ویزیت چاپ میکنند که روی آن نوشته شده است که «من (شما نام خود را اینجا بگذارید) اکنون (وزن ایدهآل شما) کیلوگرم وزن دارم». آنها این کارت را همه جا با خود به همراه میبرند. برای مثال، اگر در مطب دندانپزشک منتظر باشند، این کارت را از کیف یا جیب خود بیرون میآورند و چند ثانیه به آن نگاه میکنند. بعضی این کارت را در کیف پول خود نگه میدارند تا هر زمان که کیف خود را باز کردند وزن ایدهآلشان به آنها یادآوری شود. تعدادی از آنها هم این کارت را روی آینه یا یخچال خود یا سایر مکانهای پر بازدید خانه نصب کردند.
یکی دیگر از راههای کارآمد این است که تغییر کوچکی را در ترازوی خود ایجاد کنید، البته اگر هنوز آن را دور نینداختهاید. وزن ایدهآل خود را بنویسید و آن را طوری روی صفحۀ ترازو بچسبانید که هر بار خودتان را وزن میکنید عدد رویایی خود را ببینید که یک بار دیگر به شما لبخند میزند. این کار حس خیلی خوبی دارد
یک نقشۀ گنج درست کنید
یکی دیگر از روشهای جالب و دوست داشتنی که من آن را توصیه میکنم روش نقشۀ گنج است. این روش نوعی تأیید بصری است که این پیام را به ذهن ناخودآگاه شما ارسال میکند که تصویر پیش روی شما راهی است که قرار است به دنبال آن باشید.
تمام آنچه که نیاز دارید یک تکه کاغذ مخصوص رسم نقشههای ساختمانی، تعدادی مجلۀ قدیمی، یک عدد قیچی، چسب، خودکار و کمی ابتکار است. خصوصیات فردی خود را مد نظر داشته باشید و تصویر بخشهایی از بدنی را که مانند بدن ایدهآل مد نظرتان است با قیچی جدا کنید. مثلاً اگر هیکل ورزشی دوست دارید، یک بدن ورزشی انتخاب کنید که یک راکت تنیس هم در دست دارد (نه اینکه خانمی را انتخاب کنید که لباس توری و دامن دارد). باید همان شخصی را درست کنید که دوست دارید.
وقتی انتخاب خود را کردید، تصویر را روی کاغذ بزرگ خود بچسبانید. تصویر سر خود را از یکی از عکسهای قدیمیتان بر دارید و بالای بدنی که درست کردید بچسبانید. بعد واژهها یا جملات محبوب خود را که به رابطۀ شما با بدنتان و غذاها مربوط میشوند از مجلات جدا کنید: برای مثال، «وزن کم کردن آسان است» یا «حس فوقالعادهای دارم!». شما میتوانید جملات تأییدی محبوب خود و نیز وزن ایدهآلی را که هدف گرفتهاید روی نقشۀ گنج درج کنید.
زنی را میشناختم که فقط میخواست قسمت کمر خود را تغییر دهد و شکم بسیار بزرگ خود را کوچکتر کند. او تصمیم گرفت تصاویر شکمهای «خوب» را جدا کرده و روی نقشۀ خود بچسباند.
نقشۀ گنج خود را جایی قرار دهید که بارها در طول روز دیده شود تا به این ترتیب در ذهن ناخودآگاه شما نهادینه شود. اگر در خانوادۀ شما افرادی هستند که ممکن است فکر کنند دارید عقلتان را از دست میدهید، آن را در یک مکان خصوصی قرار دهید. نباید اجازه دهید افراد شکاک تلاشهای شما را از بین ببرند.
لاغر فکر کنید!
عمل سادۀ تصویرسازی ذهنی ابزار بسیار کارامدی برای تغییر تصویر ذهنی و جسمی شما است. تنها روزانه ۱۰ دقیقه وقت بگذارید و دراز بکشید، نفس عمیق بکشید و به ذهن خود اجازه دهید در این جریان آگاهی غوطهور شود (در فصل ۸ بیشتر به این مورد خواهیم پرداخت). در خیال خود به وزن ایدهآلتان فکر کنید، به لباسهایی که میپوشید توجه کنید و محیط خود را مشاهده کنید تا آنها را به اندازهای که میخواهید مناسب و زیبا کنید. اکنون خودتان را ببینید که در زندگی واقعی به وزن ایدهآل رسیدهاید، به سر کار خود میروید، دوستانتان را میبینید و با افراد جدید دیدار میکنید. این فرایند به ناخودآگاه شما اجازه خواهد داد که به شکل جدید شما جدید عادت کند. به این ترتیب، بعد از آنکه به هدف وزنی خود دست یافتید، ناخودآگاه شما احساس میکند با آن راحت است و مشکلی ندارد.
رابطۀ دوستانه با خودتان
اکنون زمان آن است که به تدریج و هر زمان که به آینه نگاه میکنید دوستدار بدن خود شوید. دیگر نباید هر بار که خود را در آینه میبینید از آن ایراد بگیرید. به یاد داشته باشید که اگر باز هم مثل گذشته بگویید که «اَه، رانهای چاق را ببین»، ذهن شما این گفته را به عنوان یک دستور برای چسبیدن به آن برجستگیها و عادت کردن به آنها قلمداد خواهد کرد. اگر بگویید: «من از بدن خودم متنفرم»، فقط روحیۀ خود را پایین آوردهاید. نتیجۀ نهایی، کاهش عزت نفس شما است که باعث میشود ذهن ناخودآگاه شما باور کند شما شخص بیارزشی هستید که شایستۀ هیچ چیز خوبی و به طور خاص لاغر بودن نیستید.
در اینجا به ارائۀ مثالی میپردازم که نشان میدهد چگونه میتوانید از آینه برای دستیابی به نتایج مثبت استفاده کنید. چند سال پیش، من با وجود این که خیلی وزن کم کرده بودم هنوز چربیهای اضافی آویزان روی رانهایم داشتم. البته مطمئناً آنقدرها هم بزرگ نبودند اما برای انتظارات و سلیقۀ من خیلی بزرگ بودند. من هنوز هم در لباس شنا چندان راحت نبودم. تصمیم گرفتم کاری در این رابطه انجام دهم و به همین خاطر هر روز که لباس میپوشیدم جلوی آینه میایستادم، چربیهای اضافه را تا حد ممکن به عقب میکشیدم و به خودم میگفتم: «کارن، پاهای تو واقعاً زیبا هستند. آنها نرم و لاغرند. در لباس شنا عالی به نظر میرسی».
ابتدا، چندان خودم را عالی و زیبا نمیدانستم. با این حال، چند هفته بعد به تدریج خودم را بیشتر و بیشتر باور کردم. وقتی که تابستان رسید، لباس شنایم را پوشیدم و دیدم که پاهای من واقعاً به زیباترین شکلی که تا به حال دیدهام تبدیل شدهاند.
دوستان نزدیکی که از ابتکار آینهای من باخبر نبودند هم در مورد پاهای زیبای من اظهار نظر میکردند. ذهن ناخودآگاه من به طور موفقیتآمیزی برنامهریزی شده بود تا به این باور برسد که «کارن باید پاهای زیبایی داشته باشد»، از این رو، بدن من توانست پیش برود و طبق دستورات من تغییر کند.
به بدن خود فرصت بدهید و دوستش داشته باشید تا ببینید که لطف و مهربانی شما را پاسخ خواهد گفت. مهمتر از همه این که باید به یاد داشته باشید که این بدنِ شما است. این بدن به خانوادۀ شما، به رسانهها، کارفرمای شما، شریک زندگیتان و هیچ گروه یا نهادی تعلق ندارد. آن را همان طور که خودتان میخواهید بسازید.
یادآوریهای فصل پنجم
۱. ذهن خود را به گونهای برنامهریزی کنید که به این باور برسد که شما اکنون وزن ایدهآلی دارید.
۲. هدف وزنی را انتخاب کنید که برای خودتان و برای سبک زندگیتان مناسب باشد نه هدفی که در یک نمودار نشان داده شده است.
۳. برای خودتان اهداف وزنی کوتاهمدت تنظیم نکنید.
۴. در برابر فشارهای بیرونی رسانهها مقاومت کنید. تمام مسئولیت شخصی چیزی را که از اندازۀ بدن خود انتظار دارید بپذیرید.
۵. در برابر آینه و در ذهن خود، بدنتان را دوست داشته باشید.
ادامه دارد. برای مطالعه فصل ششم اینجا کلیک کنید.
565 بازدید